loading...
بيــــــ قراريـــ هايـــ عرشيا
محكوم به تنهايي بازدید : 97 دوشنبه 27 مرداد 1393 نظرات (0)

چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا به تو چه کس خواهد گفت!

آن زمان که خبر

مرگ مرا میشنوی

روی خندان تو را

کاشکی می دیدم

شانه بالا زدنت را

_بی قید

و تکان دادن دست که مهم نیست زیاد

و تکان دادن سر

چه کسی باور کرد

جنگل جان مر

آتش عشق توخاکسترکرد

می توانی تو به من

زندگانی بخشی

یا بگیری از من آنچه را می بخشی

چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا به تو چه کس خواهد گفت

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 397
  • بازدید کلی : 9,943
  • کدهای اختصاصی